داشتم فکر میکردم که چه چیزی تو درونم بوده که هم باعث رشدم شده و هم باعث عذابم شده؟‌ باید رجوع کنم به دوران بچگی و درد مقایسه کردن با دیگران یادمه بابام همیشه میگفت تو باید بهتر از فلانی باشی. حالا این فلانی در موارد مختلف فرق میکرد. یکی بود که درآمد خوب داشت٬ یکی دیگه جایگاه اجتماعی مناسبی توی مردم داشت و مورد قبول اطرافیانش بود. مورد دیگه کسی بود که توی درس نابغه بود و چندین مورد دیگه. تنها چیزی که در اینها یکسان بود٬ معیار مقایسه بود. اینکه من الان کجام و باید به کجا برسم. تنها چیزی که در هیچ کدوم از اونها مشترک نبود٬ معیار لذت بود.