مقدمه: 

ابتدا خواستم عنوان این نوشته را " چگونه از تنهایی لذت ببریم " بگذارم. اما وقتی با عنوان اصلی کتاب یعنی How to be alone رو‌به‌رو شدم، سعی کردم که همین عنوان را برای متن انتخاب کنم. 



وقتی به عنوان کتاب نگاه کردم، توجه خودش را به من جلب کرد. چگونه از تنهایی لذت ببریم. اما وقتی آن را با عنوان اصلی کتاب تطابق دادم، متوجه شدم که این کتاب در مورد این است که ما چگونه می‌‎توانیم تنها باشیم. 

یعنی اگر بخواهم  سوالاتی که پیش می‌آید را به طور خلاصه مطرح کنم به عبارت پشت جلد کتاب اعتنا می‌کنم که باعث می‌شود تصویر خوبی از کتاب به من دست دهد. 

اگر میخواهید به این سوال پاسخ دهید که چرا در زمانه‌ای که به استقلال ، آزادی شخصی و فردگرایی بها داده می‌شود، هنگامی که می‌خواهیم تنها باشیم عده‌ای فکر می‌کنند اجتماع گریز یا حتی گوشه‌گیر هستیم؟

 

نویسنده کتاب پیشینه‌ی نگرش مردم را به موضوع تنهایی بررسی می‌کند. او با ارائه راهکارهایی کمک می‌کند تا ترس‌مان از تنهایی بریزد و تشویق‌مان می‌کند که دریابیم وقت گذاشتن برای خودمان چه فوایدی و منافعی دارد. تنها بودن شاید باعث شود که استعدادها و توانایی‌هایمان را بهتر کشف کنیم و زندگی پربارتری داشته باشیم. 


در مورد کتاب و نویسنده 

کتاب را نشر هنوز در ایران منتشر کرده و انتشار این کتاب با توافق آلن دوباتن که موسس مدرسه زندگی یا همان THE SCHOOL OF LIFE است، چاپ و روانه بازار کرده است. 

اما نویسنده کتاب که سارا میتلند ( به انگلیسی +Sara Maitland) نام دارد، یک نویسنده‌ی بریتانیایی زاده‌ی لندن، که خالق آثار داستانی فراوانی است، از جمله رمان دختر اورشلیم که برنده جایزه ادبی سامرست موام و چندین کتاب غیر داستانی مانند کتاب سکوت. 

سارا میتلند در یک خانواده پرجمعیت با پنج خواهر و و برادر که اختلاف سنی زیادی با آنها نداشت، متولد شد. با استناد به کتابش در توصیف خانواده پرجمعیت‌اش این گونه بیان می‌کند :

از بسیاری از جهات شبیه توله‌هایی بودیم که یک‌جا به دنیا می‌آیند. (صحفه 17 پاراگراف دوم)

نویسنده کتاب بیش از بیست سال است که تنها زندگی می‌کند. خانه‌اش در منطقه‌ای از اسکاتلند است که کمترین تراکم جمعیت را در سراسر اروپا دارد و تازه او هم در یکی از خلوت‌ترین بخش‌های این منطقه ساکن است. متوسط تراکم جمعیت در بریتانیا دویست و چهل و شش نفر در کیلومتر مربع است؛ اما در دره‌ای که سارا میتلند ساکن است برای هر نفر(تقریباً) بیش از پنج کیلومتر  فضا هست. نزدیک‌ترین مغازه حدود پانزده کیلومتر و نزدیک‌ترین سوپرمارکت بیش از سی کیلومتر با خانه‌اش فاصله دارد. آنجا هیچ تلفنی آنتن نمی‌دهد و تک‌وتوک افرادی که اتومبیل دارند از جاده‌ی تک‌بانده‌ای که از خانه‌اش چهارصد متر پایین‌تر است رفت‌و‌آمد می‌کنند. خودش می‌گوید که اغلب در تمام روز حتی یک نفر هم به چشم نمی‌خورد. من عاشق این‌ نوع زندگی‌ام.

عکس‌های خانه‌اش را در تصاویر زیر مشاهده می‌کنید.



سرفصل‌های کتاب و موضوعات مورد بحث در کتاب

کتاب در پنج بخش نوشته شده که در هرکدام از این پنج بخش، فصل‌هایی را مرتبط با همان بخش بحث کرده‌است.

یک . مقدمه 

دو . تنها بودن در قرن بیست و یکم

  1. ذلیل و دیوانه و بیچاره

  2. چه‌طور از این‌جا سردر‌آوردیم؟ 

سه. چرخش به سمت تنهایی 

  1.چشم در چشم ترس 

  2.کاری که دوست داری تنهایی انجام بده

  3.به خلسه برو

  4.به طبیعت نظر کن

  5.یادبگیر و از بَر کن

  6.تک‌وتنها باشید

  7.کودکان را آموزش دهید

  8.به تفاوت‌ها احترام بگذارید

چهار. لذت تنهایی

  1.آگاهی شخص 

  2.سازگاری با طبیعت 

  3.ارتباط و ماوراء

  4.خلاقیت 

  5.آزادی 

پنج. نتیجه‌گیری

تمرین 


در بخش آخر کتاب  تمرین‌هایی وجود دارد که بعد از اتمام مطالعه کتاب می‌توانید تمامی مطالب آن را کامل درک و تفسیر و اجرا کنید. در این قسمت نه‌تنها تمرین‌هایی را مطرح می‌کند بلکه منابع دیگری را نیز جهت عمیق کردن دانش‌مان و هرچه بیشتر کاربری کردن آن معرفی می‌کند.

در این مطلب فقط به معرفی کتاب و محتوای آن بسنده کرده‌ام. در قسمت‌های بعدی در مورد کتاب بیشتر و بیشتر خواهم نوشت.