مدت ها بود که واژه خاورمیانه ، من را در خواندن متون و کتاب های توسعه پایدار اذیت می کرد.

این خاورمیانه چیست؟

اصلا چرا به آن خاورمیانه می گویند؟

از کجا و چگونه به وجود آمده است؟



به دنبال کتاب های مختلفی گشتم. اما نتوانستم کتاب جامعی را پیدا کنم. از هر کسی که می پرسیدم می گفت که تاریخ خاورمیانه سانسورهایی دارد که معمولا اجازه انتشار را به آنها نمی دهند.اما تابستان 96 بود که توانستم کتابی را که در عکس بالا مشاهده می کنید، پیدا کنم.

کتاب صلحی که همه صلح ها را بر باد داد با عنوان فروپاشی امپراتوری عثمانی و شکل گیری خاورمیانه ی معاصر ، اثر دیوید فرامیکن و ترجمه بسیار خواندنی و روان حسن افشار.

اولین چاپ این کتاب را نشر ماهی در زمستان 95 منتشر کرده است. بیشتر می خواهم از جزئیات کتاب بگویم.

کتاب شامل دوازده بخش و 61 فصل است. کل کتاب 613 صفحه است. فصل های آن کوتاه اما دقیق و مختصر و روان( بدون پیچیدگی ) است.  از اولین صفحه ای که شروع به مطالعه کتاب می کنید و به خواندن صفحات دیگر ادامه می دهید، متوجه  می شوید که نویسنده هیچگاه انسجام متن  و داستان شکل گیری و مشکلات خاورمیانه را از بین نبرده است.

جدای از اینکه این کتاب ، یک کتاب تاریخی است  اما در حین مطالعه متوجه می شوید که روانی و انسجام متن طوری است که احساس خواندن یک رمان به شما دست می دهد و امکان ندارد که شخصیت های اصلی این کتاب را تا انتها فراموش کنید.

به دلیل حفظ حقوق مترجم و ناشر قسمت های ابتدایی از کتاب را برایتان می نویسم.

در صفحه 10 قسمت پیشگفتار خود نویسنده درباره این اثر اینگونه می نویسد:

" خاورمیانه ای که امروزه در عنوان های خبری نامش را می شنویم محصول تصمیمات متفقین در جنگ جهانی اول و پس از آن است. در صفحات آینده ، قصد دارم این داستان پرشاخ و برگ را نقل کنم که چرا و چگونه – و با چه بیم ها و امیدها، عشق ها ونفرت ها، اشتباه ها و سوء تفاهم ها- این تصمیمات گرفته شده است.

گزارش های رسمی روس ها و فرانسوی ها از عملکردشان در خاورمیانه در آن زمان طبعاً جنبه تبلیغاتی داشت. گزارش های رسمی انگلیسی ها- حتی خاطراتی که بعدها مقامات رسمی شان نوشتند-هم دور از حقیقت بود. انگلیسی ها که سهم عمده ای در این تصمیم گیری ها داشتند روایتی از وقایع نقل می کردند که در بهترین حالت دستگاری شده و در بدترین حالت من درآوردی بود. آنها می کوشیدند دخالت خود را در امور مذهبی مسلمانان پنهان کنند و چنین بنمایند که برای حفظ استقلال عرب ها به خاومیانه آمده اند؛ آرمانی که در واقع هیچ باوری بدان نداشتند. وانگهی ، «قیام اعراب»، که محور روایت آنها را تشکیل می داد، بیش از آنکه واقعاً رخ داده باشد زاییده تخیل خارق العاده ِ تامس ادوراد لارنس بود، آن راوی قصه های خیال انگیز که لاول تامس ، شومن آمریکایی ، به «لارنس عربستان» مشهورش کرده است.

ولی در چند دهه اخیر حقیقت ذره ذره از پرده بیرون آمده و اینک، با گشایش بایگانی های اسناد محرمانه و اوراق خصوصی ، سرانجام بسان خورشیدی که از پس ابر رخ نموده است. سال 1979 که کار تحقیق را شروع کردم ، دیگر چنین به نظر می آمد که می توان حقیقت ماجرا را بازگفت. کتاب حاضر ثمره ی آن تحقیق است.

 

نویسنده در کتاب سعی می کند که نقش روسیه را هم در  شکل گیری خاورمیانه برملا کند. به طوری که قبلا از طرف روسیه اعلام می شد که در شکل گیری خاورمیانه نقشی نداشته است. اما دیوید فرامکین در پاراگراف آخرِ صفحه ی 10 کتاب اینگونه می نویسد:

در پژوهش های دیگری که درباره ی جنگ جهانی اول و پیامدش در این منطقه انجام گرفته است معمولاً تنها به یک کشور یا حوزه ای کوچک پرداخته اند. حتی انهایی که به سراغ کل سیاست های اروپایی در شرق عربی یا عثمانی رفته اند  نیز فقط مثلا به نقش بریتانیا یا نقش مشترک بریتانیا و فرانسه توجه کرده اند. من پیدایش خاورمیانه ی کنونی را در چارچوبی وسیع تر دیده ام ، نتیجه ی آن «بازی بزگ» قرن نوزدهم را هم در نظر گرفته ام و بنابراین روسیه را هم دارای نقش مهمی در داستان دانسته ام. تماماً یا بعضاً به سبب روسیه بود که کیچِنر اتحاد بریتانیا با جهان عرب را پی افکند؛ نیز بدین سبب بود که بریتانیا و فرانسه ، گرچه ترجیح می دادند امپراتوری عثمانی در منطقه باقی بماند ، تصمیم به اشغال و تقسیم خاورمیانه گرفتند؛  از همین رو بود که وزارت خارجه ی بریتانیا رسماً اعلام کرد از تاسیس کشوری برای ملت یهود در فلسطین حمایت می کند؛ و سرانجام در همین راستا بود که پس از جنگ، عده ای از دولتمردان انگلیسی احساس می کردند مکلفند جبهه ی مخالفت با بلشویسم پیکارجو را در خاورمیانه حفظ کنند.

از این رو ، تا جایی که من می دانم ، این نخستین کتابی است که قصه خاورمیانه را در معنایی چنین وسیع روایت می کند؛ در بستر «بازی بزرگ» که روسیه هم در آن نقش مهمی دارد.

فصل های کتاب اکثراً کوتاه و چند صفحه ای هستند. کوتاه ترین فصل ها سه صفحه ای و بلندترین آن ها بیست صفحه ای هستند. البته فصل های 12 و 14 صفحه ای زیادی هم دارد.



تعداد کم صفحات ممکن است شما را با خطا کم سطح بودن مواجه کند. اما وقتی کتاب را مطالعه می کند و ربط اش را با فصل های دیگری بررسی می کنید تازه به عمق مطالب در همان فصل سه صفحه ای پی می برید.

کتاب حاضر تنها به نقش اروپا در تغییر خاورمیانه نمی پردازد. بلکه تاثیر این دگرگونی در خود اروپا را نیز در برمی گیرد. گاه خواننده را با خود به دل بیابان های شبه جزیره ی عربستان می برد و با ماجراجویی های لارنس همگام می کند و گاه از اختلافات و مناقشات دولتمردان اروپایی در پایتخت هایشان پرده برمی دارد. چرچیل ، لوید جورج، وودرو ویلسون، کیچنر، لارنس عربستان ، لنین ، استالین و موسولینی بازیگران اصلی کتاب حاضرند.

اینان خاورمیانه را جزء لاینفک یا بوته ی آزمایشی برای جهان بینی خود می دانستند و با شور وشوق بر این عقیده بودند که قرن بیستم آرمانی شان همچون ققنوسی از دل خاکستر جنگ جهانی اول بر می خیزد یا باید برخیزد. بدین سان ، می توان تاریخی را که این کتاب بدان پرداخته سفر پیدایش قرن بیستم و خاورمیانه ی امروزی دانست.

در حین مطالعه کتاب متوجه خواهید شد که در داستان خاورمیانه اشخاص و شرایط و فرهنگ های سیاسی چندان اهمیت پیدا نمی کند، جز آن جا که به خطوط و ابعادی اشاره می شود که سیاستمدارن اروپایی در تصمیماتشان نادیده می گرفتند.کتاب حاضر به روند تصمیم گیری هایی در سال های 1914 تا 1922 که بین آمریکایی ها و اروپایی ها شکل می گرفت ، می پردازد.


پی نوشت : متن اصلاح شد. دیشب قبل از اینکه متن را ویرایش کنم ، به جای دکمه ذخیره ، دکمه انتشار را زده بودم و فردایش وقتی می خواستم که مطلب را اصلاح و منتشر کنم ، دیدم که متن بدون ویرایش متنشر شده است.خجالتی