۳۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «سعید فعله گری» ثبت شده است

آیا تنهایی راحت است||سکوت


تنهایی راحت/مشکل است

قبل از اینکه به مبحث تنهایی بپردازیم، بهتر است این سوال را از خودمان بپرسیم که آیا تنهایی راحت است؟ آیا می‌توان به راحتی تنهایی را تجربه کرد؟ و سوالات مختلفی که ممکن است به ذهنمان بیاید. 

در ابتدا باید بگویم که تنها بودن خیلی راحت است؛ وقتی که حمام می‌رویدو دوش میگیرید، تنها هستید. وقتی که سوار ماشین می‌شوید و جایی می‌روید هم تنها هستید. زمانی که پیاده روی می‌کنید، می‌دوید، دوچرخه‌سواری می‌کنید و حتی زمانی که شنا می‌کنید، تک و تنها هستید.

اگر متاهل هستید، یک نیمه‌شب از خواب بیدار شوید، چراغی را روشن نکنید و کسی را بیدار نکنید. در تاریکی بنشینید. بازهم تک و تنها هستید. 



فکر کنید کاری که معمولاً گروهی انجام می‌دادید، باید تنهایی انجام دهید: سینما یا رستوران رفتن، سفر تفریحی و ...

شما برای انجام این کارها برنامه‌ریزی می‌کنید. تدارکاتش را فراهم می‌کنید. شما می‌دانید این کارها را چه‌طور انجام دهید، با این تفاوت که این بار تنهایید. 

  • سعید فعله گری
  • چهارشنبه ۴ مهر ۹۷

چگونه تنها باشیم. (قسمت اول)


مقدمه: 

ابتدا خواستم عنوان این نوشته را " چگونه از تنهایی لذت ببریم " بگذارم. اما وقتی با عنوان اصلی کتاب یعنی How to be alone رو‌به‌رو شدم، سعی کردم که همین عنوان را برای متن انتخاب کنم. 



وقتی به عنوان کتاب نگاه کردم، توجه خودش را به من جلب کرد. چگونه از تنهایی لذت ببریم. اما وقتی آن را با عنوان اصلی کتاب تطابق دادم، متوجه شدم که این کتاب در مورد این است که ما چگونه می‌‎توانیم تنها باشیم. 

  • سعید فعله گری
  • يكشنبه ۱ مهر ۹۷

بعضی اوقات ندانستن بهتر از دانستن است


 چرا بعضی وقت‌ها پیش می‌آید که فکر می‌کنیم می‌توانیم طرف مقابلمان را درک کنیم؟

در حقیقت در اکثر مواقع ما نمی‌توانیم درد و رنج و مشکل آن فرد را درک کنیم. حتی روانشناسان هم در اکثر مواقع نمی‌توانند با یک جلسه درمانی، مشکل بیمار خود را تشریح کنند. حال صحبت کردن و بیان کردن بک جلمه دیگر جای خودش را دارد.

به نظرم در اکثر مواقع باید جای دو کلمه را برای خودمان عوض کنیم.

" من می‌دانم و دردِ تو را درک می‌کنم " را تغییر داده و به جایش بگوییم : " من نمی‌دانم و نمی‌توانم دردت را درک کنم ".

 این را برای کسی نوشتم که این روزها درگیر مشکلی است که نمی‌دانم و حتی نمی‌توانم عمق مشکل را درک کنم. فقط می‌توانم آرزو کنم که حال خودش بهتر شود. 

برای سعید یگانه عزیز. 

  • سعید فعله گری
  • شنبه ۳ شهریور ۹۷

وقتی حجم مطالعات زیاد می شود( قسمت اول)


مقدمه :

عنوان متن را ابتدا می خواستم این گونه بنویسم : چیزهایی که در مورد مطالعات زیاد به شما نمی گویند. این متن را خیلی وقت ها پیش می خواستم بنویسم. اما گذاشتم که کمی دیگر زمان بگذرد و دانش و سواد من هم غنی تر شود. البته ترکیب سواد و دانش و عمل ، به تجربه می انجامد که عصاره این متن هم حاصل این ترکیب است.

شاید سه سالگی ام را نتوانم با دقت به یاد بیاورم ، اما مادرم می گفت که اسباب بازی های مورد علاقه من ، لگو و کتاب بوده. هر زمان که بیرون می رفتم چه با پدرم و چه با مادرم ، خرید های من از این دو گزینه بیشتر نبود. این روند تا اواخر 8 سالگی ام ادامه داشت.

شروع سیر مطالعاتی :

یادم می آید که کلاس سوم دبستان بودم که معلم انشایم برایم موضوعی در مورد امام علی مشخص کرد. من هم برای اولین بار تصمیم گرفتم که خودم به جستجوی مطالب و کتاب ها بپردازم و از کسی نخواهم که در مورد انشاء مرا راهنمایی  کند.

  • سعید فعله گری
  • يكشنبه ۲۶ فروردين ۹۷

این هم جور دیگر با جادی


مدت ها بود که دنبال کسایی بودم که مهاجرت کردند. مشکلات شون رو ازشون بپرسم. بدونم که چطوری رفتن و  چه هزینه هایی که پرداخت کردند. 

تا این که  با رادیو دال و آرش عزیز آشنا شدم. 

این قسمت از رادیو دال عالی بود. توی این قسمت با جادی عزیز صحبت کرده  و از خیلی مسائل پشت پرده هم صحبت کرده. مسائلی مثل برگ تقلب هایی که افراد موفق توی ایران دارند و اون رو هیچ وقت رو نمی کنند.

مسائل مثل پشتوانه مالی خوب خانواده ، مطالعه زیاد و خیلی چیز های دیگه ای که آرش عزیز با جادی صحبت کرده. 



  • سعید فعله گری
  • پنجشنبه ۲۳ فروردين ۹۷