آیین زندگی کردن در بحران (به علاوه کتاب صوتی)


بی‌مقدمه

در این شرایط نگرانی‌های زیادی را بین مردم مشاهده می‌کنم که اکثرشان قابل رخ دادن نیستند و فقط نگرانی رخ دادن آن، ممکن است مردم را از پای دربیاورد و آنها را ناامید کند و شادی‌هایی هرچند کوچک را نیز به واسطه این نگرانی‌هایی که اکثراً بی‌مورد هستند، از دست می‌دهیم. هیچگاه انگیزشی صحبت نکرده‌ام و همیشه دیدگاه واقع‌بینانه‌ای به جهان اطرافم داشته‌ام. اما مشکلی که می‌بینم خیلی از مردم با آن دست و پنجه نرم می‌کنند، نگرانی است. وظیفه داشتم که یک از بهترین کتاب‌های عمرم را در جهت برطرف کردن این نگرانی‌ها معرفی کنم. شاید بتواند مرهمی باشد بر این شرایط .دوست ندارم که مقدمه‌ای بر این کتاب ارزشمند بنویسم چون نه در حدی هستم که بخواهم این کار را انجام دهم و نه می‌توانم کتاب را آن‌گونه که هست توصیف کنم. پس اکثراً مطالب را عیناً از روی خود کتاب نقل می‌کنم. دیل کارنگی(Dale Carnegie) هم یکی از شخصیت‌هایی است که من خیلی او  را دوست دارم. این کتاب را می‌توانم جزو ده کتاب برتر زندگی‌ام قرار دهم.



  • سعید فعله گری
  • جمعه ۶ مهر ۹۷

آیا تنهایی راحت است||سکوت


تنهایی راحت/مشکل است

قبل از اینکه به مبحث تنهایی بپردازیم، بهتر است این سوال را از خودمان بپرسیم که آیا تنهایی راحت است؟ آیا می‌توان به راحتی تنهایی را تجربه کرد؟ و سوالات مختلفی که ممکن است به ذهنمان بیاید. 

در ابتدا باید بگویم که تنها بودن خیلی راحت است؛ وقتی که حمام می‌رویدو دوش میگیرید، تنها هستید. وقتی که سوار ماشین می‌شوید و جایی می‌روید هم تنها هستید. زمانی که پیاده روی می‌کنید، می‌دوید، دوچرخه‌سواری می‌کنید و حتی زمانی که شنا می‌کنید، تک و تنها هستید.

اگر متاهل هستید، یک نیمه‌شب از خواب بیدار شوید، چراغی را روشن نکنید و کسی را بیدار نکنید. در تاریکی بنشینید. بازهم تک و تنها هستید. 



فکر کنید کاری که معمولاً گروهی انجام می‌دادید، باید تنهایی انجام دهید: سینما یا رستوران رفتن، سفر تفریحی و ...

شما برای انجام این کارها برنامه‌ریزی می‌کنید. تدارکاتش را فراهم می‌کنید. شما می‌دانید این کارها را چه‌طور انجام دهید، با این تفاوت که این بار تنهایید. 

  • سعید فعله گری
  • چهارشنبه ۴ مهر ۹۷

چگونه تنها باشیم. (قسمت اول)


مقدمه: 

ابتدا خواستم عنوان این نوشته را " چگونه از تنهایی لذت ببریم " بگذارم. اما وقتی با عنوان اصلی کتاب یعنی How to be alone رو‌به‌رو شدم، سعی کردم که همین عنوان را برای متن انتخاب کنم. 



وقتی به عنوان کتاب نگاه کردم، توجه خودش را به من جلب کرد. چگونه از تنهایی لذت ببریم. اما وقتی آن را با عنوان اصلی کتاب تطابق دادم، متوجه شدم که این کتاب در مورد این است که ما چگونه می‌‎توانیم تنها باشیم. 

  • سعید فعله گری
  • يكشنبه ۱ مهر ۹۷

بعضی اوقات ندانستن بهتر از دانستن است


 چرا بعضی وقت‌ها پیش می‌آید که فکر می‌کنیم می‌توانیم طرف مقابلمان را درک کنیم؟

در حقیقت در اکثر مواقع ما نمی‌توانیم درد و رنج و مشکل آن فرد را درک کنیم. حتی روانشناسان هم در اکثر مواقع نمی‌توانند با یک جلسه درمانی، مشکل بیمار خود را تشریح کنند. حال صحبت کردن و بیان کردن بک جلمه دیگر جای خودش را دارد.

به نظرم در اکثر مواقع باید جای دو کلمه را برای خودمان عوض کنیم.

" من می‌دانم و دردِ تو را درک می‌کنم " را تغییر داده و به جایش بگوییم : " من نمی‌دانم و نمی‌توانم دردت را درک کنم ".

 این را برای کسی نوشتم که این روزها درگیر مشکلی است که نمی‌دانم و حتی نمی‌توانم عمق مشکل را درک کنم. فقط می‌توانم آرزو کنم که حال خودش بهتر شود. 

برای سعید یگانه عزیز. 

  • سعید فعله گری
  • شنبه ۳ شهریور ۹۷

پیمان با خود در این روزهای سخت


ما چو پیمان با کسی بستیم دیگر نشکنیم

گرهمه زهرست چون خوردیم ساغر نشکنیم

ما درخت افکن نئیم، آن ها گروهی دیگرند

با وجود صد تبر یک شاخ بی بر نشکنیم

وحشی بافقی

  • سعید فعله گری
  • جمعه ۱۱ خرداد ۹۷